چشامو می پوشونه
نوشته شده توسط : آرمان

صدای خش خش برگای خزونی




توی گوشم ناله میکرد



آسمون بغضشو تو پرده ابرای سیاهش پاره میکرد



رعد و برق نگاه شهرو باصداش خواب زده میکرد



زمین از این همه سنگینی بار به روی شونه ش گله میکرد



همچنان پای پیاده فارغ ازصدای خشم آسمونی



بیخیال از ناله ها و گله های برگای زرد خزونی



جاده های بی کسی رو طی میکردم آروم آروم



تن غربت رو می شستم زیر قطره های بارون



من به یاد عطر بارون زده ی گلای پونه



میکشیدم پای خسته مو تو جاده



به هوای بوی خونه



وقتی که صدای خونه منو تا آخر جاده می کشونه



این سراب توی جاده که چشامو می پوشونه

يادگاري از دوست خوبم آمينا





:: بازدید از این مطلب : 552
|
امتیاز مطلب : 79
|
تعداد امتیازدهندگان : 23
|
مجموع امتیاز : 23
تاریخ انتشار : 9 دی 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: